خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

بی چتر می روم!


ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور/ که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند/  با این همه عمری اگر باقی بود/ طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم/ که نه زانوى آهوی بی‌جفت بلرزد/ و نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!


اتفاق خوب یعنی چی؟ یعنی یک شب راحت بخوابم...و صبح که بیدار می شوم یک خواب ِخوب دیده باشم...یعنی تولدم برسد زود تر از آنکه آذر شود...اتفاق خوب یعنی صبج که بیدار شده ام باران بیاید...آن قدر باران بیاید که چشم هایم سیر شوند...بعد هم بوی خاک باشد و من چترم را بردارم و تا هزاره ی رسیدن بروم... اتفاق خوب یعنی یک شب کسانی را که دوست دارم با هم ببینم و همه شان شاد باشند...اتفاق خوب یعنی روزی برسد که آن قدر سنگدل شده باشم که از هیچ بی مهری گریه ام نگیرد...اتفاق خوب یعنی رانندگی در باران با شیشه های باز...یعنی نترسیدن از اینکه خیس شوی...اتفاق خوب یعنی شاید یک صدا...شاید یک نگاه...شاید یک خنده...یک خنده ی از ته دل...اتفاق خوب یعنی چیزی باعث شود لبخند بزنی...یعنی از یک تصادف جان ِ سالم به در بردن...اتفاق خوب یعنی کسی بیاید با تو درد و دل کند...یعنی کسی بگوید:نمی خواهی با من درد و دل کنی؟....اتفاق خوب یعنی دلت برای ِ کسی تنگ شود...اتفاق خوب یعنی به دوستی از ته دل بگویی:"فلانی...فکر کنم عاشق شدم!" ...اتفاق خوب یعنی کسی بفهمد چقدر به کمک نیاز داری و بدون ِ اینکه بخواهی دوستی اش را به تو ثابت کند...

اتفاق خوب یعنی دوستی را برای تولدش غافلگیر کردن...یعنی ببینی دو نفر چقدر هم را دوست دارند...یعنی ببینی دو نفر واقعا عاشق ِ هم اند...یعنی حسودی ات شود و شاید حتی گریه کنی...اتفاق خوب یعنی دلت محبت بخواهد...یعنی دلت بخواهد کمی مهربان باشی...یعنی دلت یک مهر ِ بی پایان بخواهد...یعنی بخواهی بی نهایت مهربان باشی...اتفاق خوب یعنی دلهره داشته باشی تا بدانی قلبت زنده است...اتفاق خوب یعنی آرامش...اتفاق خوب یعنی شهربازی ...یعنی ترن هوایی...یعنی تاب خوردن...یعنی سرسره...اتفاق خوب یعنی کسی باشد که تو را تاب بدهد...یعنی دلت تاب خوردن بخواهد...اتفاق خوب یعنی دیدن ِ یک بوسه ی زیبا...اتفاق خوب یعنی قایق...قایق سواری...یعنی موج...اتفاق خوب یعنی...یعنی چی؟




دلم گرفته.تا هزاره ی رسیدن باید بروم.فقط نمی دانم چترم را کجا گذاشته ام.زیر ِ این دلهره های ناگهانی؟یا پشت آن خاطره ی دور؟شاید هم دست ِ تو جا ماند!

باران که بیاید بی چتر می روم این بار...

باران که بیاید حتی اگر سرما بخورم مهم نیست...بی چتر می روم...

بی چتر می روم...

بی چتر می روم...

بی چتر می روم...

بی چتر می روم....

بی چتر می روم...

بی چتر می روم...

بی چتر می روم...

بی چتر می روم...

بی چتر!

نظرات 9 + ارسال نظر
احسان یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ب.ظ http://www.sapina.blogsky.com

سلام متنو خوندم جالب بود . به منم سر بزن . من لینکت میکنم . تو هم اگه افتخار بدی خوشحال میشم.

ممنونم ...اگر وقت کنم حتما:)

ناشناس یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:40 ب.ظ

میروم تا خیس شود این تن خسته ام شاید که باز جان گرفت در اغوش هق هق های خدا .

زندگیت سر تا سر پر از اتفاق های خوب .

زندگی تو هم ناشناس عزیز

امیر دهنوی دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:33 ق.ظ http://www.linknegar.com

سلام. دوست عزیزم خوشحالم که وبلاگی پربار دارید. از طرف سایت لینک نگار دات کام مزاحمتون میشم. برای ورود به سایت ما می تونید تو گوگل بزنید لینک نگار دات کام تا براتون بیاره . تو این سایت سیستمی کاملا هوشمند طراحی کردیم که با توجه به پارامترهای کاملا عادلانه که از گوگل دریافت می کند تعداد بازدید شما را دریافت کرده و در گوگل و موتورهای جستجوی دیگه مثل یاهو ثبت می کنه. بنابراین هم مطالبتان در سایت ثبت می شود و هم در گوگل ایندکس میشود و هم اینکه تو کلی وبلاگ دیگه هم به نمایش در میاد حسن این کارم اینه که بازدیدتون بیشتر می شه و می تونین سایت پربازدهی رو مدیریت کنید. شما می تونید به هنگام آپ دیت وبلاگ خود لینک مطلب جدید رو تو لینک باکس قرار بدید تا در مدت زمان کمتری مطلبتون بازدید مورد نظرشو بگیره. برای ورود به جمع ما کافیه ثبت نام کنید و کد لینک باکس رو تو قالبتون قرار بدبد و بعدش لینکهاتون رو ثبت کنید. یه خواهش دیگه داریم اونم این که برای ثبت نام از اینترنت اکسپلور استفاده نکنید و از مرور گرهای دیگه ای مثل فایر فاکس، نت اسکیپ و ... استفاده کنید تا ثبت نام دقیق انجام بشه. قبل از ارسال لینک قوانین رو مطالعه بکنید و توجه داشته باشید که در صورت استفاده از یک لینک در زمان های مختلف سیستم به صورت هوشمند شما را حذف کرده و عضویت تان ملغی خواهد شد. اگر به مشکل برخوردین با ای دی ما تماس بگیرین تا کمکتون کنیم.

vivir دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:25 ب.ظ http://beautifulwinter.persianblog.ir/

همه اینها که گفتی اتفاق های خوب بود واقعا اما چرا هیچ وقت به چشممون نمیاد ؟!؟نمی دونم!
نوشته هاتو دوست دارم نیلوفر جونم! خیلی ساده و بی شیله پیله می نویسی دوستم.

مرسی عزیزم...نظر لطفته:)

سارا دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:50 ب.ظ

خیلی دوست داشتم اینو خیلی !
چند بار خوندمش:)
تمام اتفاق های خوبی که واسم شده حسرت !!!

منم دوسش داشتم.چند بار هم خوندمش...و چند هزار بار حسرت!

حامد دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:27 ب.ظ http://pureformality.wordpress.com

این امیر دهنوی چه اسمش آشنا بود ..

__
دلم گرفته.تا هزاره ی رسیدن باید بروم.فقط نمی دانم چترم را کجا گذاشته ام.زیر ِ این دلهره های ناگهانی؟یا پشت آن خاطره ی دور؟شاید هم دست ِ تو جا ماند!

تا اینجاش خیلی زیبا بود ، اما اینجا نوشتت افتاد پیدا میکنه ..

باران که بیاید حتی اگر سرما بخورم مهم نیست

________
من حتی چتری هم ندارم ، من شاید همان قطره های باران باشم که گم شده ام کناره قدم های عابران .

مهم این است باشی...چتر باشی یا باران...

Uncreated دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:30 ب.ظ

توی راه پیداش می کنی...

امیدوارم.

علیرضا چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:10 ق.ظ http://love51.blogsky.com/

نیلوفر جون سلام به کلبه تنهایی من هم سری بزن من لینکت کرده ام

مرتضی پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:45 ب.ظ

سلام خسته نباشی واقعا فوق العاده بود اگه میتونی بمون نرو.بازم بنویس حتی واسه یه نفرمثل من همیشه نوشته هاتومیخونه اخه منم خونه قلبم نیلوفریه ارزوهایت رابرایت براورده میکندان خدایی که برای خنداندن گلی اسمان رامیگریاند کمک خواستی ندا بده پایم اساسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد