خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...



فکر می کردیم خوشبختیم ،  چون کسی اشک هایمان را ندیده بود ، چون پنهانی گریه کرده بودیم


روزی که اشک هایمان را دیدند ، غرورمان شکست


تازه باور کردیم چه به سرمان آمده


نیلوفر. بهمن 93




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد