خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

قاصدک ها



درد  می کند انگار. انگار زندگی می خواهد از روزنه های پوستم بیرون بزند ، ولی من خسته تر از این ها هستم. انگار از سر انگشتان پاهایم صداهایی می آید ، کسی این تو دارد دست وپا می زند ، می خواهد برود ، برود جایی آزاد باشد ، می خواهد بدود ، می خواهد فریاد بکشد ، قاصدک ها را دنبال کند و قاصدک ها برایش خبرهای خوب بیاورند.