و دوستانی که رفتند و دیگر صدایشان از پشت تلفن آراممان نمی کند ،
"جاده ها ما را فرا می خوانند ،
یادمان باشد وقت رفتن شانه هامان را جا بگذاریم ،
یاران برای غربت خود گریه خواهند کرد."
فکر نمی کردم اینجا باز هم ببینمتون !یه داستان نا تموم اینجا دارم که فقط نصفش سهم خودمه یادتون میاد آخرش چی قرار بود بشه ؟
سلام. هنوز زنده ام .یه داستان نیمه تموم هم من دارم ، که به نظر میاد پایانی نداره ، آخه دیوونگی آدم ها پایان نداره.
فکر نمی کردم اینجا باز هم ببینمتون !
یه داستان نا تموم اینجا دارم که فقط نصفش سهم خودمه
یادتون میاد آخرش چی قرار بود بشه ؟
سلام. هنوز زنده ام .
یه داستان نیمه تموم هم من دارم ، که به نظر میاد پایانی نداره ، آخه دیوونگی آدم ها پایان نداره.