خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

عکس!

سلام...



تو این هفته چند روز دانشگاه نرفته بودم...تا اینکه بالاخره بعد از سه روز رفتم...

و این قدر خندیدم که خدا می دونه:)


بالاخره مسئولین دانشگاه ما رو به یاد آورده بودن و تصمیم گرفته بودن که کارت های دانشجوییمون رو بهمون تحویل بدن...اتفاقا ترم قبل هم خودشون از هممون عکس گرفته بودن و من یکی واقعا می خواستم بدونم که عکسم چه شکلی شده

خلاصه صبح که فهیمه رو سوار کردم کلی تو راه برام تعریف کرد که بچه ها همه مثل این دزد و قاتلا افتادن...یا مثل این پیامبرا...

وقتی رسیدیم دانشگاه رفتیم کارتامون رو گرفتیم...چشمتون روز بد نبینه ...من مثل این قاتلای زنجیره ای که تازه دستگیر شدن...و اصلا هم از قتلشون پشیمون نیستن...یا اگر هم پشیمونن این قدر مغرورن که تو عکس نشون ندادن افتادم...!!!

به خدا راست می گم..حالت چهره ام خیلی جدیه...یه جوری هم از پایین نگاه می کنم...پیشونیم خیلی بلند افتاده!واقعا به قول بچه ها نیلو فقط یه چاقو کم داره!

این قدر این عکس خنده داره که خدا می دونه...درست یه ساعت حتی به یادش هم که می افتادم، خندم می گرفت....

فهیمه جان هم مثل این موش های کور افتاده...به خدا راست می گم...عینک نداشته  بعد چشماشو خیلی تنگ کرده داره نگاه می کنه...:دی

ملیحه ولی نه...ملیحه مثل مقتولا افتاده...مثل این شهیدایی که جون خودشون رو در راه اسلام  فدا کردن:)یه بغضی تو نگاشه که آدم رو یاد هشت سال دفاع مقدس میندازه!


بععععد...آها...یکی دیگه از بچه ها هم تو صورتش نور افتاده مثل این پیامبران الوالعزم(!)که تازه به پیامبری مبعوث شدن شده!

خلاصه کر کر خنده اس...

یکی دیگه از بچه ها هم مثل من افتاده...اما اون معلومه از این بزهکاراس که قتل نمی کنن...به دزدی و این چیزا راضیه...! این قدر این سرش تو عکس پایینه که نا خود آگاه آدم خنده اش می گیره...

من واقعا موندم اون عکاسه این قدر به ما گفت سر پایین...بالا...چپ ...راست داشته سر به سرمون میذاشته یا اینکه واقعا استعداد نداشته؟!بچه ام یه عکس آبرومند نگرفته برای رضای خدا حتی...فک کنم بهش گفته بودن برای مجله ی طنز عکس بگیره...!

اون روز این همه به من گفت سر بالا پایین و این چیزا، من یکی فک می کردم دیگه الان عکسم محشر شده!

اون از عکس گواهیناممون که مثل  اینایی افتادم که تازه دستگیر شدن...اون خانوم عکاسه همچین شال من بدبخت رو پیچوند دور گردنم که آدم احساس می کنه دارن منو تو عکس خفه می کنن...هی می گفت با حجاب باید باشه  وگرنه قبول نمی کنن...!

اینم از عکس کارت دانشجویی!

راستی عکس کارت ملیم هم مثل گلابی افتادم...دور عکس رو این قدر بد چیدن که برای آدم گلابی رو تداعی می کنه!

تنها عکس خوبی که داشتم برای گذرنامه ام بود که چند سال پیش گرفته بودم...که اونم اصلا شباهتی به من نداشت...یعنی اگه من تو کشور غریب گم می شدم کلا دیگه محال بود پیدام کنن!

این قدر عوض شده بودم که دیگه شبیه من نبود!تو کیفم یکیشو گذاشتم همه همیشه ازم می پرسن این کیه؟!چقدر خوشگله!باور هم نمی کنن که منم!


آخه چرا نمیشه تو این عکسای سه در چهار بخندیم؟!

من همیشه تو همه ی عکسام می خندم...البته جدیدا لبخند هم میزنم...بعضی جاها موقعیت نیس آدم نیششو باز کنه آخه تا بناگوش!


ولی کلا چی میشه مگه؟!شاد باشی تو عکس!


اون جوری همه قشنگ ترن...

به خدا این قدر حال و هوای جامعمون عوض میشه...مثلا فک کنین میایم به یکی کارت ملیمون رو نشون بدیم ...میبینه ما داریم می خندیم خب اونم یه لبخند می زنه!


البته اگه این عکاسه دانشگاه ما باشه دیگه نیازی به خنده هم نیس...خود عکسا به اندازه کافی کر کر خنده هستن!


راستی این اولین باره که دارم تو بلاگم از شکلک استفاده می کنم:)

ولی هیچی این :دی نمیشه...واقعا احساس آدم رو در لحظه شادی بیان میکنه:دی

البته اینم خیلی شاده==>...خیلی نازه:):دی


اینم از عکسای ما...کاش میشد میذاشتمشون شما هم یه کم می خندیدین...قسم می خورم اگه میدیدین از خنده ریسه می رفتین


پ.ن

به نظرم تو این نوشته ام خیلی جمله هام کوتاه!یه جوری شدم اصن!

پ.ن

جدیدا فهمیدم چرا من پسر نشدم؟!چون اگه پسر می شدم حتما معتاد می شدم یا قاتل یا جانی!اینا همش دلیل داره!:پی

پ.ن

یه آهنگ گوش میدادم امروز خیلییی ناز بود ...از این رپ های مخصوص عروسی...وایییییی...اصن وقتی این آهنگ رو می شنوم نا خود آگاه خندم میگیره!

یه آهنگایی هم هست که نا خود آگاه باعث میشه آدم گریه اش بگیره!

پ.ن مهم

من مغزم درد می کنه از بس این چند وقت فکر کردم!همش تو فکرم!!!اینو جدی میگم!


پ.ن

گر چه شب تاریک است دل قوی دار ، سحر نزدیک است




نظرات 17 + ارسال نظر
قاسم دوشنبه 13 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:13 ب.ظ http://ghasem17.blogsky.com

سلام
تو لیست وبلاگهای بروز شده دیدمتون
کاراتون قشنگه
حیفم اومد کامنت نزارم
راستی برام سوال ژیش اومد
اگه فضولی نیست شما چه رشته ای می خونید؟
اگر دوست ندارید جواب ندید.
موفق باشید.

ممنون از لطفتون!
نه فضولی نیس،خواهش می کنم.مکانیکم من!

عارف دوشنبه 13 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:40 ب.ظ http://shabzakhmi.blogsky.com

امیدوارم همیشه شاد باشی و بخندی
دوستان گرامی رو میرسونی مواظب باش تصادف نکنی
واقعا که عکس ۳*۴ یه مسئله ایه واسه خودش
عکس گواهینامه من هم کر کر خندس اینه اجنه افتادم

نظری که واسه پست قبلی دادم شوخی بود ها ناراحت نشی؟

امیدوارم منظورم رو از این نظری که دادم فهمیده باشی
فهمیدی؟
شاد و زنده باشی ۱۰۰۰ سال

حتما مواظب دوستان هستم:))...مخصوصا بعضی از دوستان!:پی

نه بابا چرا ناراحت بشم.
نمی دونم منظورت رو فهمیدم یا نه؟!!

تو هم همیشه شاد باشی:)

سمیرا سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:36 ق.ظ http://www.falsafeha.blogfa.com

سلام نیلوی گل.چطوری؟کلی خندیدم از این ماجرای عکسای تو منم از عکسای سه در چهارم خوشم نمیاد زیاد ........فک کنم دانشگاه از قصد عکسا رو اینطوری گرفته....بی خیال مهم نیست.کلی با شکلکات حال کردم.مرسی که اومدی پیشم.یا حق

آره واقعا منم عکسای سه در چهارم رو دوس ندارم:)
مرسیییی

فارeس سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:50 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

پس خوبه عکس های من خوب میفتن :دی
اگه عکس پاسپورت من رو ببینین میمیرین از خنده :دی
یه عکس سیاه و سفید با موهای بلند از دوران 14 سالگی :))
دفعه آخری هم که رفتم سفارت جای اینکه بنویسم تجدید پاسپورت نوشتم تمدید پاسپورت همون عکس پاسپورت قبلی رو دادن با تاریخ جدید .
آخرین سفرم نزدیک بود دیپورتم کنن :دی
موفق باشی

her her her
آدم خوش خنده
دیگه نبینم این ورا پیدات شه ها

فارeس سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:01 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

دلم میخواد میام نظر هم میدم
مشکلی دارین شما ؟

بله معلومه که مشکل دارم!
معلوم نیست؟!!!

فارeس سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

چرا آخه ؟
من فکر میکردم باعث افتخارتونه من میام بلاگتون :دی
مهمون خارجی دیگه

بله باعث افتخاره!

به عنوان اولین کسی که از شکلک استفاده کرده اینجا بهت تبریک می گم آقای افتخار!

فارeس سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:10 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

ایندفعه رو واست مجانی حساب کردم دفعه های بعدی باید از قبل وقت بگیری .. قرار داد هم ببندی :دی

شما اول پول اون header رو حساب کنین!:دی
بعد با هم قرارداد هم می بندیم:)

فارeس سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:13 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

اون که واسه پرداخت بدهی های که از اومدن به اینجا ازت طلب داشتم بود
یه کپی از قرار داد رو هم دارم

خوب پس اول اون header رو پس بده:دی
بعد درباره ی بقیه ی چیزا مذاکره می کنیم:)

فارeس سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:18 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

اون که برای صاف شدن بدهی ها رفت جزء اموال صادره :دی
دوستان این نظرها فقط برای مل انداختن و رو کم کنی بود

دروغ میگه !:دی

محمد مزده سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:17 ب.ظ http://foulex.blogsky.com

یادمون باشه می خواستیم عکس سه در چهار بگیریم بیایم مدرسه ی شما بگیریم
:دی نه ببخشید :

تشریف بیارین:)
البته دانشگاه ما:)

محمد مزده چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:21 ق.ظ http://foulex.blogsky.com

ببخشید :دی
نه ببخشید
من نا خود آگاه یاد عکس هایی که تو مدرسه ازمون می گرفتن افتادم
این اشتباه لپی هم برای همین بود
شرمنده

نه بابا...
راستی نمی دونم چی شد اون یکی کامنتتون پرید:(
فک کنم اشتباهی حذفش کردم:(
ببخشید

محمود چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:12 ق.ظ http://my-idle-talks.blogspot.com/

عکس های 3*4 اگه اینجوری نمیشدن که دیگه 3*4 نمیشدن خاطرا شگرفی دارم با این عکس ها پست قبلی هم فوق العاده بود ، دوتا یکی کردم .

واقعا هم به اسمشون میاد:))
ممنونم :)

سیامک سالکی چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:54 ق.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام، خوبی؟
آره منم موافقم، نمیدونم چه مرضیه که باید تو عکس پرسنلی جدی باشیم...
زیاد فکر نکن و به مغزت فشار نیار، اگه با فکر کردن اوضاع و احوال آدما بهتر میشد الان همه مون فیلسوف بودیم...!!!
راستی این شکلکا پستتو بانمک تر کرده.
فعلا.

ممنونم:)

موافقم باهات;)

راستی هن.زم منتظریم آپ کنیناااا:)

ستاره چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:36 ق.ظ

پس من چی؟!

خب تو به اون خوشگلی شده بودی:)

عارف چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:14 ب.ظ http://shabzakhmi.blogsky.com

سلام
خوبی؟ نیستی؟ بعد میگم ..... میگی نه

آفرین منظورم رو خوب فهمیدی با اینکه خیلی چیزا یادت نمیمونه ولی اینبار نمیدونم چی شده که یادت بود اما حالا که فکر میکنم میبینم منظور کامنت قبلی به من چه ربطی داشت؟

به قول یه نفر: خوشم آمد به هوشت!!!!!!!!!!

یه اسفند واسه خودت دود کن

راستی اون نقطه چین رو بعدا بهت میگم

فعلا

سلام
ممنون...هستم که:دی

شاید خیلی چیزا یادم نمونه اما این چیزا هم یادم نمیره:پی

حاشا به هوشت:)

منتظرم بگی:)

سیامک سالکی پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:14 ق.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

آپیدمممممممممممممممممم...

اومدم:)

نیما جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:54 ق.ظ http://www.nima1394.blogfa.com

سلام دوست جون
ببینم حالا این شکلکها عکس های کیه عکس خودت شبیه کدوم شکلکه
شوخیدم یه چیزی گفتم بخندیم

:))
اینا همشون منم:)
نیلوفر در حالت های مختلف:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد