خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

امان!

بعضی وقتا یه حس خاصی دارم...و تا یه متن که بتونه منو توضیح بده پیدا نکنم خیالم راحت نمیشه!

مثل الان که فردا امتحان معادلات دارم اما باید یه توضیح برای خودم پیدا کنم!

امان از روزی که هیچ جمله ای نتونه آدمو توضیح بده!




به سرش زده باد

نگاهش کنید

چگونه میان درختان می دود و سرش را به پنجره ها می کوبد

به سرش زده باد

دستش را به دهان گنجشک ها گذاشته نمی گذارد سخن بگویند

آب حوضچه را به هم می ریزد

فرصت نمی دهد که گلویش را ماه تر کند

به سرش زده این برهنه ی گرما زده

.

.

.

گفته بودم طوری بیایی که بوی تو را باد نشنود!

دیوانه شده این پسر

پیرهنت را به دهان گرفته کجا می برد!*



...............................................................



نا بینای تو ام

نزدیک تر بیا

فقط به خط بریل می توانم که تو را بخوانم

نزدیک تر بیا

که معنی زندگی را بدانم**







پ.ن

در سایه ی چاقو

سنجاقک به خواب رفته است!





*و**:شمس لنگرودی

نظرات 4 + ارسال نظر
سیامک سالکی چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:01 ب.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام، خوبی؟

منم دقیقا اینجوریم، اما من دنبال متن نمیگردم، میرم سراغ موسیقی.
ولی به قول خودت امان از روزی که هیچ جمله ای (موسیقی یی) نتونه آدمو توضیح بده...

شعرها زیبا بود، خیلی، بخصوص:
گفته بودم طوری بیایی که بوی تو را باد نشنود...

قضیه ی چاقو و سنجاقک چیه؟؟؟
آخه خیلی انتزاعیه.

فعلا.

سلام مرسی.خب هرکس تو یه زمینه تخصص داره .من اونقدر موسیقی ندارم که بتونم تو این لحظه ها برم دنبال اونی که دلم می خواد.اما اون قدر شعر دارم که بتونم چیزی رو که می خوام توشون پیدا کنم.
مطمئنا شما هم یه عالمه موسیقی مختلف دارین:)خوش به حالتون.

قضیه ی سنجاقک و چاقو هم قضیه ی ماست!
سنجاقکی که در سایه ی چاقو
خواب دو باز جوان در پرهایش را می بیند!

البته آخر شعر باید اضافه می کردم:
"نه
بیدارش مکن!"

فعلا.مرسی اومدی

نیما۱۳۹۴ پنج‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:51 ق.ظ

:)

محمود جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:11 ق.ظ http://my-idle-talks.blogspot.com/

دستش را به دهان گنجشک ها گذاشته نمی گذارد سخن بگویند

گاهی اوقات انسان خالق زیبایی هایی میشود که ...


موفق باشید ‎- محمود

:)
ممنونم

محمد مزده جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:20 ب.ظ http://foulex.blogsky.com

دیوانه شده این پسر
پیرهنت را به دهان گرفته کجا می برد!
:)

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد