خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

نقش!



دارم به خیلی چیزا فک می کنم

چند وقته که بیشتر کسایی که می شناسم دوتا شدن!

یعنی یا بی اف پیدا کردن یا جی اف!


یا دارن دنبال یکی می گردن!

یا قبلا یکی رو پیدا کردن!

یا دارن رو مخ یکی کار می کنن!

یا یه دفه گندش در میاد طرف با هزار نفر دوسته!

یا یه دفه گندش در میاد دختره دروغ گفته که فلان پسر پولدار بهش پیشنهاد داده!

یا می بینی پسره خوشگل مثه دسته گل رفته به یه نفر پیشنهاد داده که باورت نمی شه!

یا تو خیابون دوتا رو با هم می بینی به چشمات شک می کنی!

یا تو گوشی یه نفر کلی اس ام اس عاشقانه می بینی!

یا می بینی دوستت بی افش رو می پیچونه خراب، که با اون یکی بی افش بره بیرون!

یا می بینی همون بی اف دوستت که دیروز پیچیده شده بوده،با یه دختر دیگه تو کافی شاپ نشسته!اما تو به دوستت چیزی نمی گی!همین طوری راحتن حتما دوتاشون دیگه!



و من فکر  می کنم  نقش من این وسط چیه؟!



پ.ن

نمی گم همه ی اینا اشتباهه...ولی اگه صداقت باشه و عشق واقعی،نه هوس !


پ.ن

توضیح عکس:عوض شد!


پ.ن

کلا چرت نوشتم!


پ.ن

بابا می خواد سر صبح یه نیمرو واسه خودش درست کنه!بالغ بر پنجاه بار منو صدا زده!جای هیچی رو نمی دونه!خب پدر من بذار خودم برات درست می کنم!!نمی ذاری که!


نظرات 21 + ارسال نظر
محمود یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:41 ق.ظ http://my-idle-talks.blogspot.com/

مردانگی افسانه شد

...

nlfr یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:39 ق.ظ

na aslan chert nabud....mota^sefane vaghe^yate.

متاسفانه!

مرسی نیلو جونم:)چه قدر خوشخال شدم اومدی اینجا:)
همیشه روزایی رو که با هم بودیم جزو بهترین روزهای عمرم می دونم...روزایی که من خیلی توشون سرشار بودم...یادش به خیر...

نیما۱۳۹۴ یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:49 ق.ظ

اتفاقا خیلی خوب نوشتی
این یکی از دردهای بزرگ جامعه است. ۹۹ درصد اینها عشق نیست هوسه.۹۹درصد پسرها واسه تخلیه ی جنسی دست به این جی اف بازی میزنن وقتی تخلیه بشن میزنن زیر همه چی.دخترها رو من نمی تونم نطر بدم

ممنون
کاش جامعه ی ما بیشتر از این ظرفیت داشت...
کاش همه چیز صادقانه تر بود...

فارeس یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:17 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

در مورد زنا رو نمیدونم ولی به نظر من نه اینکه زنای این دوره زمونه کمی ریز و فسقلین کفاف مردا رو نمیکنن واسه همین مردا میرن دوتا دوتا میگیرن
برعکسش یه مرد کفاف زن رو نمیکنه اونم میره دنبال چندتا دیگه
حالا کی گفته شما باید این وسط نقش داشته باشی ؟!
سرت به درست نباشه نبینم به این چیزا فکر کنیا
راستی وقتی آدم خودش یه چیزی درست کنه مزه ش چند برابر میشه

ای بابا پس ببین می رسیم به اون موضوع که ازدواج اصن نباید کنه آدم...تا درگیر این چیزا نشه...مثل بچه ی آدم زندگیشو کنه...کاری هم به این بازیا نداشته باشه!
بالاخره سرم به درسم باشه یا نباشه؟!:پی
نمی شه شما یه نظر جدی راجع به یه موضوع بدی؟:)

کاش همه ی مردا مثل بابام باشن پس!:)

Uncreated یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:59 ب.ظ

میرسیم به حرف جناب سالکی که بنده خدا انقد خودشو کوبید اینور اونور که: مشکوک میزنیا!!!
:دی

:دی
ای بابا ...اصن می دونین چیه من از همون اول که به دنیا اومدم همه بهم شک داشتن:دی
همون روز اول مامانم که منو دید گفت این بچه چقدر مشکوک می زنه:دی
آخه اصن به من بگین مشکوک یعنی چی؟:)
بعدش هم سیامک خان کلی خودش مشکوک می زنه این روزا...خیلی کم پیدا شده:)

عارف یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:44 ب.ظ http://shabzakhmi.blogsky.com

بععععععععععععععله!!!!!!!!

چقدر ظریف اشاره کردی
منظورت چی بود از این پست؟

من منظور خاصی نداشتم!
من نادمم!
من اصن حرفی ندارم!
(تو رو خدا ببین یه پست اجتماعی زدیم همه به خودشون گرفتن...آزادی بیان پس چی؟!:))

علیرضا یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:53 ب.ظ http://alir37-a.blogfa.com

من به ملی میگم دیگه با تو نگرده

ای بابا...کلی برای شما با ملیجه برنامه ریختیم:)
آخه اصن دلتون میاد؟
بعدش هم من بچه به این خوبی!
بعدش هم ملی خودش می دونه من چقققققققققققدر مثبتم:)

... یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:09 ب.ظ

خدا رو چه دیدی تو شاید بمونی
شاید غصه هامو تو چشمام بخونی
خدا رو چه دیدی شاید دل سپردی
شاید عشقمون رو تو از یاد نبردی
هنوز بیقرارم به یاد نگاهت
نشستم تو بارون بازم چشم به راهت

از Ip ت فهمیدم کی هستی:)

چقدر این شعر قشنگ بود
ممنون

من دوباره صبح احیا می شوم یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:13 ب.ظ http://www.nadem.ir

خواستی ببین
www.nadem.ir

سلام
چه عجب از این ورا:)
مبارکه رسمی شدنت:)
اون شعر اولی رو که گذاشتی یادمه....یه بار روش بحث کردیم قبلنا:)

مخلصیم رئیس

فرنوش یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:40 ب.ظ http://ecstasy.blogsky.com

قضیه قضیه ی پست منه.همه سطحی شدن اصلا نمی شه این دختر پسر ها و گند هاشون رو جمع کرد

باشه عزیزم ...آروم باش ...خودت رو اذیت نکن:)
نیگا کن یه پست زدیم اعصاب مردم رو خراب کردیم:پی

فارeس یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:39 ب.ظ http://my-memories.blogsky.com

سلام
بحث بحث این نیست که من نخوام جدی باشم ، این مساله رو برای آدم های مسخره میدونم واسه همین جدیش نمیگیرم

باشه قبول...من خودم پست رو یه جورایی طنز نوشتم...شکلک ها و این چیزا هم برای همین بود...منم شوخیدم!

دلزاد یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:32 ب.ظ http://gitan.blogsky.com

سلام. ممنون که سرزدی.باعث افتخار منه. من هم با اجازه لینکت می کنم.

ممنونم:)

دلزاد یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:39 ب.ظ http://gitan.blogsky.com

این بشر دوپا هرچی می کشه به خاطر دو رنگی و عدم صداقتش هست.
صداقت نه شرط عشق، که شرط انسانیت هست.
و مسلما وقتی انسان نباشی چه جوری جرئت می کنی که اسم عشق را به گند بکشی؟!(روی سخنم با تو نبود)
در مورد نیمرو هم یه لبخند بهم هدیه دادی. ولی باور کن همه ی بابا ها همینطورن!

صداقت چیزیه که این روزا همه دنبالشن...

همدم یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:40 ب.ظ http://www.nagu-eikash.blogfa.com

درسته که به ظاهر پست شما یه شوخیه وموجب خنده میشه اما واقعیت محضه
خیلی جالب و عمیق بود

ممنونم:)

ملیحه دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.malireza.blogfa.com

کلا این روزا شیر تو شیره!!!!

بععععععععله:)
سلام ملی خانوم:)

کیوان دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:23 ب.ظ http://redhell.blogfa.com

یه سوال: چرا اسمایلی ِ اون سوالی که در مورد جایگاه خودت کرده بودی با اسمایلی چند خط بالاترش یکی بود؟ جای سوال داره! (البته به شوخی)

ولی در کل این جور روابط اگه آدم عاشق نشه و بتونه احساسشو کنترل کنه خیلی خوبه. خیلی می تونه خلا عاطفی آدمو پر کنه.

ولی اگه نیاز جنسی که آقا نیما تو چند تا کامنت بالاترش گفته بود بگذریم اولین چیزی که باعث می شه این احساس نیاز به جنس مخالف پیش بیاد همون کمبود عاطفیه. این کمبود رو عمرا نمی شه تو خونه و توسط والدین برطرف کرد.

اون وقت اگه آدم تو یه رابطه احساس کرد طرف مقابلش واقعا مورد اعتماده و می شه روش واسه یه عمر حساب کرد می شه عمق رابطه رو بیشتر کرد.

واقعا چرا؟:دی
بعله آدم با چنین خواننده های دقیقی واقعا لذت می بره:)
یعنی الان سوتی دادم؟:پی:)

آره منم با حرف شما موافقم...اما این روابط زمانی که بر پایه ی عشق باشن دیگه طورین که آدم دوتا دوتا بی اف یا جی اف نداره...و وقتی می بینیم که طرف دچار تعدد دوست تو این موارد میشه یعنی تا حدودی دیگه خبری از عشق نیست...یا اگر هم هست این عشق صادقانه نیست...
نمی دونم دنیای پیچیده ایه...!

سیامک سالکی دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:39 ب.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام، خوبی؟
به هرحال دوره دوره ی عجایبه ...

سلام مرسی...
به هر حال بعله دیگه:)

مرشد و بچه مرشد! دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:59 ب.ظ http://ts500.blogfa.com

بدو بدو...

عکس همه تون لو رفت!!![نیشخند]

بعععععله:)
دیدم:)

´Òòº°¤.¸.·´Binam`·.¸.¤°ºóÓ` سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:35 ب.ظ http://binamobineshan.persianblog.ir

چرا برای مورد ششم و نقش خودت از اسمایل مشابه استفاده کردی؟!

بابا اشتباه کردم:)
به خدا اشتباه کردم:))

محمد مزده چهارشنبه 4 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:06 ب.ظ http://foulex.blogsky.com

چقدر کیف میده آدم همیشه آخرین نظر رو بذاره :دی
در صد ریسکش هم پایین تره !

پس چرا من چند وقته هر کیو میبینم نصف شده ؟
جدی میگما !

ریسک پذیر باش پسر:)

یعنی چی نصف شده؟!به خدا تقصیر من نبود:پی

firoz دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ق.ظ

اهم
داشتم میگذشتم نتونستم بی نظر برم ^^

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد