خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

درس زندگی!




تنها چیزی که این زندگی بهم یاد داده اینه که  نباید از کسی ،توقع داشت...!

کم کم دارم اینو یاد می گیرم!





شعر می خونم...تنها چیزی که باعث میشه بچه باشم!









پ.ن

به دلایلی نظرات پست قبلی رو بعدا تایید می کنم!!!

نظرات 12 + ارسال نظر
Uncreated سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:44 ب.ظ

خیلی خویه...چیزای خوبی داری یاد می گیری...:)
کی گفته شعر خوندن نشونه ی بچگیه؟!

متاسفانه زیاد هم خوب نیس...درواقع یه نوع راضی کردن خود آدمه!

برا من این جوریه...شعر!:)

s p e p e r چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:33 ق.ظ

salam
man sepehr
mayelam nem ghalebetono bedoonam
mishe be man begid?
ya linke safhasho baram bezarin haminja


mer30

http://www.themestudio.blogsky.com/1388/01/12/post-38/

این لینکشه

خواهش می کنم

nlfr چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:53 ق.ظ

in ahange ghashangeha...hamini k be monasebate tavalodet gozashti ;)
mituni ahange milade siavash ghomeishi ro ham bezari... ;)

آره اونم خیلی قشنگه...یادمه چند سال پیش خودت اون آهنگ رو روز تولدم برام نوشتی:)

سیامک سالکی چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:30 ق.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام، خوبی؟
به نتیجه ی درست و منطقی یی رسیدی ...

سلام .مرسی
نتیجه ی سختیه!

محمد مزده چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:50 ق.ظ http://foulex.blogsky.com

کودکان رو دوست دارم
ولی از آیینه می ترسم
(حسین پناهی)
...
من هیچ وقت اینو یاد نمی گیرم !

همه ی آدم ها باید یه روز یاد بگیرن!
دیر یا زود داره!!!

[ بدون نام ] چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ب.ظ

salam nilofar
man hanoozam montazeretam ta linke in ghalebeto behem bedi

ببخشید دیر شد..براتون تو نظر قبلیتون گذاشتم لینکش رو

میوزیک چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 06:37 ب.ظ http://www.music68080.blogfa.com

ولی بچه بودن زیاد هم خوب نیستا
حالا هرجور خودت صلاح میدونی

می دونم...بچگی برای هرکسی هم یه معنی خاصی داره...برای من آزادیه!

´Òòº°¤.¸.·´Binam`·.¸.¤°ºóÓ` چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:57 ب.ظ http://binamobineshan.persianblog.ir

بچه بودن همیشه خوبه؛ زندگی میکنیم , تلاش میکنیم تا مقدمات رسیدن به آرامشمون فراهم بشه؛ تا آسوده خاطر باشیم مثل بچه ها.


کم این موقعیتا پیش میاد

می فهمم چی می گی:)

آره کم پیش میاد...پس باید از همینایی که پیش میاد حداکثر استفاده رو کنیم....

علیرضا-نیما پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ب.ظ http://www.nadem.ir

قطار شو که مرا با خودت سفر ببری
به دورتر برسانی ــ به دورتر ببری

تمام بود ونبود مرا در این دنیا
که تا ابد چمدانی ست مختصر ببری

ومن تمام خودم را مسافرت بشوم
تو هم مرا به جهانهای تازه تر ببری

سپس نسیم شوی تو و بعد از آن یوسف ...!
که پیرهن بشوم تا مرا خبر ببری

مرا به خواب مه آلود ابرهای جهان
به خوابهای درختانِِِِ بارور ببری

و بعد نامه شوم من ... چه خوب بود مرا
خودت اگر بنویسی ــ خودت اگر ببری
***
عجیب نیست که هیزم شکن بیاشوبد
درخت اگر که تو باشی دل از تبر ببری

دوباره زوزه ی باد و شکستن جاده
چه می شود که مرا با خودت سفر ببری
-----
به نظر من بچه بودن خیلی خوب نیست... بچه موندن خیلی هیجان انگیزه
گرچه همیشه محالها برای آدم آرزو هستن... یاد اون شاعر افتادم که وقتی غول چراغ جادو اومد پیشش آرزو کرد برگرده به کودکی .... غول مرگ رو برای دیدنش خبر کرد.... و وقتی هم شاعر علتش رو سوال کرد گفت تو آرزویی کردی که محال آفریدن برام راحت تر از اجابتش بود!!
امیدوارم همیشه شاد باشی و کودک درونت زنده و سرحال
یه چیزی انتظار از دیگران یک امر محتمله اما مقدارش یک امر خودخواسته... ما تویه این جهان به هم نیاز داریم یک بده بستون ساده اما واجب ولی اینکه می گی یادم باشد چیزی نگویم که به کسی بر نخورد اشتباهه به نظر من .... سنجیده بودن بهتر از پاک کردن صورت مسئله هست

پ.ن: یکی به من بگه چرا حرفات همیشه مثل نصیحت کرده.... باید خودم رو اصلاح کنم .... دوباره دارم از خودم متنفر می شم مثل همیشه

دوباره شعری بود که دوسش داشتم...

منم همیشه این آرزوی محال رو دارم...

نه بابا نصیحت چیه...هرکسی نیاز داره یکی بهش یه چیزایی رو گوشزد کنه;)

میلیونر پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:05 ب.ظ http://en.20dollars2surf.com/?ref=26179

در اینترنت گردش کن ولی پول بگیر برنامه رو نصب کنی هر وقت اینترنت وصل میشی اجراش کن و به کارت برس روزی تا 20 دلار برات پول میسازه اگه 24 ساعته کار کنه.حداقل پول اینترنتتو که میتونی باهاش در بیاری.

http://en.20dollars2surf.com/?ref=26179

بهاره جمعه 27 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ب.ظ

سلام عزیزم!
به نتیجه کاملا درستی رسیدی!!میدونی اینجوری میشه راحت تر زندگی کردخیلی وقتا اینو بهت گفتم ولی مهم اینه که خودت به نتیجه رسیدی!

مرسی بهاره جان.راستی نمایشگاه خوش گذشت؟ببخشید نتونستم بیام.یه امتحان وحشتناک دارم!:((

بهاره جمعه 27 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:28 ب.ظ

بد نبود عزیزم جات خالی!!!!
دوستان موشک لانچ کردن که در هوا منحرف شد و به سمت پارکینگ رفت!البته به شدت شانس اوردن که بین 4تا ماشین به زمین خورد و گرنه احتمالا در انجمن علمیمونو گل میگرفتن
البته بازم به لانچ کردن تو نمیرسید

پس خوش گذشته...اتفاقا از دانشگاه ما هم بودن...موشک چی بود؟آبی؟ما که یه بار یه موشک آبی کوچولو فرستادیم تلفات داد در حد تیم ملی...پسر رئیس اون مکان سرش شکست!!می خواستن پرتمون کنن بیرون:))فک کن موشکه مستقیم رفت رو فرق سر این!!!

کاش منم بودم:((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد