خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

شما هم بازی!

 

 بازی...

آقای سیامک سالکی منو به یه بازی دعوت کردن..."اعتراف بازی":

""سیستم این بازی بدین ترتیب است که شما باید طی یادداشتی در وبلاگ تان به پنج فقره از خصوصیات خود که تاکنون برای دوستان وبلاگی تان بازگوی شان نکرده اید اعتراف نموده و پس از آن نیز پنج نفر دیگر را انتخاب کرده از آنها بخواهید تا در وبلاگشان همین کار را انجام دهند""

خب به خاطر اینکه احتمال می دادم خیلی از دوستام با خوندن نوشته هام منو تقریبا بشناسن...و خصوصیات اخلاقیمو بدونن...تصمیم گرفتم چند تا از خصوصیات منحصر به فردمو بگم:)

 

اولین و مهم ترین خصوصیت !


من خیلی آدم شکمویی هستم...یعنی در حد بوندسلیگا!طوری که اگه کسی باشه که این قدر منو ناراحت کرده باشه که تصمیم به قتلش گرفته باشم و با تفنگ مغزش رو نشونه گرفته باشم و یه چاقو هم روی گردنش گذاشته باشم...کافیه منو دعوت به یه پیتزا رست بیف کنه تا همون لحظه ببخشمش!!!

و از مهم ترین لحظه های زندگی من اون روزاییه که مامانم ماکارونی درست می کنه!:)

 

دومین خصوصیت منحصر به فرد!


اینه که من برعکس بقیه ی زن های ِ این کره ی خاکی، توانایی انجام چند کار رو به طور همزمان ندارم!یعنی مثل بقیه ی خانوم ها که می تونن هم با تلفن حرف بزنن هم فیلم ببینن هم آشپزی کنن هم بچشون رو آروم کنن...من اصن همچین توانایی رو ندارم!

برای همین اگه کسی وقتی دارم با تلفن جرف می زنم ازم بپرسه امروز چند شنبه اس کاملا گیج  میشم!یا وقتی فیلم می بینم دیگه حتی یادم میره کجا هستم!اتفاقا یه خاطره ی خیلی خنده دار هم در این باره دارم!

 

سومین خصوصیت!


من با اینکه واقعا معتقدم که زن ها توی این جامعه و توی این دنیا باید خیلی محکم باشن...ولی خودم خیلی از وقت ها نمی تونم اون طور که دوس دارم باشم!و هنوز با این پدیده ی خداوندی یعنی"اشــک"حسابی مشکل دارم!یعنی گاهی وقتا ناخواسته چنان اشکی از چشمام میاد که خودم هم تعجب می کنم!این هم توی زندگی شخصیمه و هم وقت دیدن فیلم و آهنگ گوش دادن یا کتاب خوندن!

و برای مثال فیلمی که من براش بیشترین اشک رو ریختم یه فیلم بود به نام"گورستان کرم های شب تاب"!یعنی هق هق می زدم!یا مثلا روزی که میرحسین رای نیاورد فک کنم حدود بیست دقیقه زار می زدم!دیگه فیلم های هندی که جای خودشون رو دارن!

 

چهارمین خصوصیت!

 

یه نکته راجع به حافظه ی کوتاه مدتمه!

گاهی واقعا بعضی چیزا رو یادم میره!!!

(که البته نزدیکانم میگن حواس پرتی و دقت نمی کنی!ولی من این طور فک نمی کنم!)

 

پنجمین خصوصیت!

 

آخر هم اینکه واقعا گاهی عصبی میشم!نه اینکه الکی دعوا کنم ،نه ،ولی اگه کسی بهم گیر بده حسابش رو می رسم!برای همین هم وقتی حالم خوب نیس دوس دارم تنها باشم!تا بقیه آسیبی نبینن!:دی

 

 

 

 

خب منم باید از پنج نفر دعوت کنم...از اونجایی که آقای مزده و سالکی بعضی دوستای مشترکمون رو قبلا دعوت کردن...من از:

 

محمود ، فارeس ، فرنوش ، علیرضا و نیما (با هم!)، صابر

 

دعوت می کنم.

 

منتظر این هستم که بقیه ی دوستان هم بازی کنن...

 

فعلا!

 

نظرات 11 + ارسال نظر
فرنوش یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:03 ب.ظ http://www.ecstasy.blogsky.com/

بازی می کنیمممم

آفرین:)

بهاره یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:03 ب.ظ

به به چه باحال بود این متنتکلی حال کردم!!!!!
الحق که خیلی درست و دقیق بود!!!!من که 5 ساله میشناسمت میتونم مهر تاییدی بزنم به گفته هات!!!!

:)
خب این هم از مهر تایید...می دونم که بیشتر از همه هم باید با اولی موافق باشی:پی

Uncreated یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:26 ب.ظ

توی خصوصیت دوم،سوم و پنجم مشترکیم:دی
شیکموووووووو....:دی
میگم در مورد خصوصیت دوم،بنده به زن بودن خودم شک کردم:دی
بعدشم اینکه شیش نفر انتخاب کردی!
گلم تو همه جوره دوست داشتنی هستی...

فک می کردم تو دومی مشترک باشیم:)
شیکمو که خوبه که:دی
نه شک نکن...اگر هم شک کردی می تونیم با هم بریم دکتر:پی
نه پنج تا بلاگه...سینا و نیما...یعنی درواقع غلیرضا و نیما یک بلاگ دارن...!
مرسی:*

نیما۱۳۹۴ دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.nima1394.blogfa.com

خصوصیت دومتو منم هستم این نشون دهنده تمرکز بالاته. که باعث شده اینقدر خوب شعر بگی

ممنونم نیما جان لطف دارین:)

سیامک سالکی دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:52 ق.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام، خوبی؟
ممنون که دعوتم رو قبول کردی نیلو جان. بریم سراغ بررسی اعترافهات:
1. آخی، کلی خندیدم به این خصوصیتت. منم دیوونه ی ماکارونی ام :)
2. خیلی عجیبه ها، پس باید یه دوره ی تکمیلی بگذرونی ...!!! کاش خاطره ات رو مینوشتی.
3. خوب این که خیلی خوبه، اینطوری خودت رو خالی میکنی. مثل من که سال به دوازده ماه محض رضای خدا گریه نمیکنم باشی خوبه؟ وای وای وای اسم میرحسین رو نیار اه اه اه ...
4. این خصوصیت گاهی خوبه گاهی هم بد، به عبارتی هم حسنه هم عیب.
5. این توصیه ی ایمنیت رو حتما لحاظ میکنم و جدی میگیرم ... !!!

حالا یه خبر مهم: فردا میام مشهدددددددددددددددددددد ... :)
نمیدونی چقدر خوشحالم، بعد از سه سال تاسوعا و عاشورا رو مشهد هستم.

خوب دیگه من برم، بازم ممنونم که دعوتم رو قبول کردی.
موفق و شاد و سلامت و سربلند باشی.
فعلا.

خواهش می کنم
1.منم عاشق ماکارونی ام...مخصوصا ماکارونی های مامانم:)
2.آره فک کنم...شاید یه بار خاطره ام رو نوشتم:)
3.نه این جوری هم زیاد خوب نیس...بعد تا آدم میاد یه حرف جدی بزنه گوله گوله اشکاش میاد!!!
4.نمی دونم من که خیری ازش ندیدم!
5.:دی

به سلامتی...ایشالا خوش بگذره...آره اینجا محرم ها عالیه:)


بازم خواهش می کنم...
ممنونم

علیرضا-نیما دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:12 ق.ظ http://www.nadem.ir

سلام
در مورد خصوصیاتت هیچ نظری ندارم اما فیلم تاکاهاتا رو باهات موافقم.... البته شنیدم شبکه 4 هم نشونش داده

شاد باشی و خوشبخت

پ.ن: چقدر خوب که من رو دعوت نکردی و فقط نیما رو دعوت کردی

سلام علیرضا جان...من منظورم از سینا شما بود...آخه هنوز به اسمتون بعد از این همه مدت عادت نکردم...هنوز همون سینا صداتون می کنم...ببخشید...برای همین بود که نوشتم سینا و نیما...در واقع منظورم علیرضا و نیما بود...واقعا شرمنده.

nlfr دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:16 ب.ظ

manma nemitunam 2 ta karo baham anjam bedam!
:D
masalan 1 dafe da$tam be harfae 1i gush midadm va qarar bud 12 toman behesh pulam bedam hame pulam ham 5 tomani bud!bejae 3 ta 5 tomani 4 ta behesh dadam!harchi fekr kardam natunestam befahmam 12 toman az 15 kamtare ya bishtar!!!!!!!!!! :D ;)

الهی:)
پس نیلوفر تو هم باید با ما بیای بریم دکتر:پی

منم دقیقا همین طوریم:))

´Òòº°¤.¸.·´Binam`·.¸.¤°ºóÓ` چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:34 ق.ظ http://binamobineshan.persianblog.ir

جالب بود!
منم برای فیلم "مسیر سبز" خیلی گریه کردم(اونجایی که میخواستن سیاه پوسترو اعدام کنن )

:دی
آره منم اون موقع کای گریه کردم:)

محمود جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:08 ق.ظ http://www.my-idle-talks.blogspot.com

فیلم بت ساخته ایرج قادری با بازی بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی اشک بنده را در آورد شدیدالحن ! ماکارونی دوست میدارم ... عاشق همه ی غذا ها هستم ...

آلزایمر نباشید - محمود

باید ببینمش...

ماکارونی زیاد دوس داریم:)

محمد مزده جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:42 ب.ظ http://foulex.blogsky.com

سلام :دی
به به
چه خصوصیاتی :دی
من هم مثل شما
هم شیکمو ام
هم تک کاربردی ام
هم کم حافظم
هم گریه ای ام
هم عصبانی :دی
تازه من در حد اف آ پریمر لیگ

تقصیر من چیه
خودتون این خصوصیاتو گفتید :دی

به :)
پس من چه خصوصیات خوبی دارم...:)

فرشته ی خط خطی سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:16 ب.ظ http://khat88.blogfa.com/

سلام از این آپتون خوشم اومد جالب بود خوشحال میشم به منم سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد