یک زن جوان
با پیژامه آبی همراه یک مداد زرد دندان زده گم شده است جان مادرتان صدایش را در نیاورید!
سارا محمدی
قلب است ببین! مرده ی بی جان که نیاورد یا از وسط جوی خیابان که نیاورد هی خواست تو را سخت در اغوش بگیرد هی خواست بگوید به تو زندان که نیاورد پیغمبر چشمان تو را سنگ زدند آه! پیغمبر چشمان تو قران که نیاورد یک بیت سروده ست ولی گوش تو نشنید این شاعر دلباخته دیوان که نیاورد گفتند بجنگیم غنیمت ببریمش گفتند پدر نیست علی نان که نیاورد این قوم مغول رحم به چشم تو نکردند من دست ، ترا دست ، به آسان که نیاورد پیغمبر چشمان تو بودم که خدا هم گفتند که کافر شده ایمان که نیاورد ....من یه ذره فهمیدم مشوش میباشد درون پیژامه ... موفق باشی - محمود
صدایش را در نیاوریدهییییییییییس
گرافیکش خیلی بالا بوددر مغزم جا نشدهنگ کردم
منظور از این شعر خودم بودم!:پیولی خودمونم حالیمون نشد!take it easy...:)
من بودم هنگ کردم
فهمیدم:)
قلب است ببین! مرده ی بی جان که نیاورد
یا از وسط جوی خیابان که نیاورد
هی خواست تو را سخت در اغوش بگیرد
هی خواست بگوید به تو زندان که نیاورد
پیغمبر چشمان تو را سنگ زدند آه!
پیغمبر چشمان تو قران که نیاورد
یک بیت سروده ست ولی گوش تو نشنید
این شاعر دلباخته دیوان که نیاورد
گفتند بجنگیم غنیمت ببریمش
گفتند پدر نیست علی نان که نیاورد
این قوم مغول رحم به چشم تو نکردند
من دست ، ترا دست ، به آسان که نیاورد
پیغمبر چشمان تو بودم که خدا هم
گفتند که کافر شده ایمان که نیاورد ....
من یه ذره فهمیدم مشوش میباشد درون پیژامه ...
موفق باشی - محمود
صدایش را در نیاورید
هییییییییییس
گرافیکش خیلی بالا بود
در مغزم جا نشد
هنگ کردم
منظور از این شعر خودم بودم!:پی
ولی خودمونم حالیمون نشد!
take it easy...:)
من بودم هنگ کردم
فهمیدم:)