وقتی احساس خستگی کردی
وگوشت از همه ی حرف ها و ناملایمات پر بود
من اینجام
وقتی از نوشتن می ترسیدی
وقتی سر تا پایت پر از ترس بود
من اینجام
من کسی نیستم تا ببینی
من کسی نیستم تا صدایش را بشنوی
من کسی نیستم
من نیستم
نیستم
نیستم
4صبح .
دوشنبه 28 آذر
پ.ن
می گن کسایی هستن که از روز اولی که به دنیا میان،همه می دونن زود می رن.می دونن تو جوونی می رن.می گن این قدر تو اون سالایی که هستن گریه می کنن تا به جای همه ی غم هایی که به دنیا بدهکار می شن گریه کرده باشن.اون وقته که دیگه می فهمن وقتشه.خدایا وقت من کیه؟
سلام
جالب بود
وقت کردین به من هم سر بزنید.
هیچ کس نمی دونه... من نمی دونم، تو نمی دونی
نه می گن بهمون نه می تونیم بخوایم...
مرسی واسه این افتتاح خوب
شاد باشی و خوشبخت