خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...
خونه ی نیلوفر

خونه ی نیلوفر

بیا و ناگهانی دفترم را از زیر دستم بکش و بخوان ...

انگار یک ظرف بزرگ پر از ضعف ها و خواسته ها و داشتن ها و لذت ها و مشکلات دارم  این روزها ،  هم میزنم و هم می زنم تا شاید چیزی پیدا شود قابل ستایش ، چیزی که بشود به آن افتخار کرد ، چیزی که بشود اضطراب این روزها را تخفیف دهد ...




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد